noorany

آموزش قرآن و تربیتی

چرا رنگ مشکی؟

 از سال‌ها قبل، در واقع از وقتی موضوع حجاب زن به صورت جدی در دنیا مطرح شد، مخالفین حجاب، سعی می‌کردند حجاب را با موضوع رنگ آن طرد کنند. برای موافقین هم رفته رفته این شبهه قوت گرفت که «چرا رنگ مشکی؟». در واقع هر کس می‌خواست چادر را زیر سوال ببرد، رنگ مشکی را زیر سوال می‌برد.

چادر مشکی

معمولاً مشکی رنگ افسردگی، عزا و اندوه و غم است. افسردگی به عنوان یک بیماری پاتولوژیک، عزا به مفهوم یک سنت، و غم و اندوه هم به معنی یک فرآیند زمینه‌ساز برای تخلیه هیجان. همه این موارد هم درست و هم غلط است. درست است از این جهت که رنگ مشکی به عنوان نمادی برای همه این موارد است و به این‌ها کمک می‌کند، اما محدود به این مفاهیم نیست. در واقع نمی‌شود تنها این مفاهیم را از رنگ مشکی برداشت کرد.


 

 


ادامه مطلب

+نوشته شده در پنج شنبه 24 شهريور 1390برچسب:,ساعت19:48توسط در پی نور | |

دلت را با خداوند آشنا کن
ز عمق جان خدایت را صدا کن
دل غفلت زده مانند سنگ است
مس دل را به یاد او طلا کن
به پیش او گشا دست نیازی
به درگاه بلند او دعا کن

جنت به بها نمی دهی می دانم
اما به بهانه می دهی می دانم
گرنیست بها ، بهانه دارم بسیار
بر اشک شبانه می دهی می دانم

هر که گیرد آینه در پیش رو
کرده های خویش بیند مو به مو
خویش را بیند که خود با خود چه کرد
تا بداند سخت باید توبه کرد

عشق یعنى اشک توبه در قنوت
خواندنش با نام غفارالذنوب
عشق یعنى چشمها هم در رکوع
شرمگین از نام ستارالعیوب
عشق یعنى سر سجود و دل سجود
ذکر یارب یارب از عمق وجود

                                التماس دعا


 

+نوشته شده در جمعه 20 شهريور 1390برچسب:,ساعت4:7توسط در پی نور | |

الهي نامه علامه حسن زاده املي

الهي از توبه هايم توبه كردم.

الهي مي دانم كه مي داني اما چگونه مي داني خودت ميداني.

الهي وقتي بيدار شدم كه موقع خوابيدن است.

الهي توفيقم ده كه يكبار استغفرالله واتوب اليه بگويم.كه هنوز از گفتن آن شرم دارم.

الهي من از گدايان سمج درس گدايي آموختم.

الهي لذت ترك لذت را در كامم لذيذ تر گردان.

الهي امشب شب قدر است همه قران به سر مي كنند توفيقم ده كه قران را به دل كنم.

الهي هركه از مرگ مي ترسد از خودش مي ترسد

الهي خوشا آنانكه به تو دل خوش كرده اند.

وخوشا به حالت كه اينچنين به خدا دل خوش كردي خوشا به حالت كه براي وصال

با معبودت لحظه شماري  ميكني  ووقت وصالت نزديك است .همه از مزگ خود

مي ترسند و از ان گريزانن اما تو با اشتياق به سويش گام مي هني و ما از نديدن

رويت و اينكه از ما جدا مي شوي هراسانيم. خوشا به سعادتت.

 

آقا نگران نباش ذات ما مردم بي دين اين است كه قدر عالمان وخوبان را وقت وداع مي دانيم.

 

 

 

+نوشته شده در جمعه 18 شهريور 1390برچسب:,ساعت5:5توسط در پی نور | |

 آداب قرائت قرآن

آداب ظاهری

خواندن قرآن بهتر است با وضو و دور از حال جنابت خوانده شود.
((
حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله|رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم] فرمود: «راه قرآن را پاکیزه کنید
اصحاب پرسیدند «یعنی چه؟»
فرمود:«دهان خود را مسواک کنید، آن‌گاه قرآن بخوانید

شروع قرائت

امام صادق علیه السلام فرمود:«درهای معصیت را با گفتن «اعوذ بالله من الشیطان الرجیم» ببندید و درهای طاعت را با گفتن «بسم الله الرحمن الرحیم» باز کنید، و این از آداب قرائت قرآن است

مکان قرائت

رسول خدا می‌فرمود:«خانه های خود را با تلاوت قرآن نورانی کنید، و مانند قوم یهود و نصاری نباشید که فقط در کنیسه‌ها و کلیساها دعا می‌کنند و خانه ها را رها کرده اند. وقتی تلاوت قرآن در منزل زیاد شود، اهل خانه از خیر و برکتش بهره‌مند می شوند و آن خانه برای اهل آسمان می درخشد، همان گونه که ستارگان آسمان برای اهل دنیا می‌درخشد

و نیز می‌فرمود:«در خانه‌های خود قرآن بخوانید و خانه‌ها را از برکت آن بهره‌مند کنید

امام صادق علیه السلام می‌فرمود:«قبل از خواب، سوره ای از قرآن را بخوانید، چرا که برایتان در مقابل هر آیه، ده حسنه نوشته و ده گناه محو می‌شود

حال قرائت

رسول خدا می‌فرمود:«قرائت قرآن در حال نماز بهتر است از غیر نماز

حضرت امام حسین علیه السلام نیز فرمود:«هرکس آیه ای از کتاب خدا را در نمازش ایستاده بخواند، برای هر حرفی از آن صد حسنه نوشته می شود و اگر در غیر نماز بخواند ده حسنه

تدبّر در قرآن

حضرت امام رضا علیه السلام در راه سفر به خراسان ، شب‌ها زیاد قرآن می‌خواند و هر گاه به آیه‌ای که در آن ذکر بهشت آمده بود می‌رسید، می‌گریست و از خداوند درخواست بهشت می‌کردند و از آتش جهنم به خداوند پناه می‌برد.

امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود:«در علمی که در آن فهم نباشد خیری نیست؛ در قرائتی که در آن تدبّر نباشد خیری نیست، و در عبادتی که در آن دقت و آگاهی نباشد خیری نیست

از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم پرسیدند:«و رتل القران ترتیلا» یعنی چه؟
فرمود:«یعنی قرآن را کاملا روشن و واضح بخوان، و مانند شعر که به سرعت می‌خوانند قرائت نکن
سپس فرمود:« وقتی به عجائب قرآن رسیدید توقّف و تأمل کنید و با قرآن قلب‌های خود را به حرکت در آورید. سعی نکنید سوره را به آخر برسانید. عجله نکنید، بلکه تفکر و تدبّر داشته باشید، گرچه سوره به اتمام نرسد



ادامه مطلب

+نوشته شده در جمعه 16 شهريور 1390برچسب:,ساعت5:57توسط در پی نور | |

 و كلاس تعطيل شد..

 

كلاس درس شلوغ بود و همه در حال صحبت بودن ، هركسی با دوستای خودش گرم صحبت بود و خلاصه كلاس رو هوا بود ، یهو معلم اومد تو كلاس و سرو صدا خوابید . بعد طبق روال معلم شروع به خوندن لیست حضور و غیاب كرد:

بزرگراه همت ............. حاضر

غیرت همت .................غایب

سمینار همت ...............حاضر

مردونگی همت .............غایب

مجتمع فرهنگی همت .....حاضر

آقایی همت ...................غایب

صفای همت .................غایب

مرام همت ...................غایب!

صداقت همت ................غایب!

...همت .......................غایب!

.... همت ....................غایب !.

...همت .....................غایب !

غایبا بیشتر بودن ..........كلاس تعطیل..........!!

 

 

+نوشته شده در جمعه 14 شهريور 1390برچسب:,ساعت3:56توسط در پی نور | |

کوزه ترک خرده.....

داستان ها بعضی موقع واقعا ادم رو تحت تاثیر قرار می دن بخصوص اگه نمود بیرونی برا ادم داشته باشه یک پیرزن چینی دوکوزۀ آب داشت که آنها را به دو سر چوبی که روی دوشش می گذاشت ، آویخته بود و از این کوزه ها برای آوردن آب از جویبار استفاده می کرد.

یکی از این کوزه ها ترک داشت ، در حالی که کوزه دیگر بی عیب و سالم بود و همۀ آب را در خود نگه می داشت.

هر بار که زن پس از پرکردن کوزه ها ، راه دراز جویبار تا خانه را می پیمود ، آب از کوزه ای که ترک داشت چکه می کرد و زمانی که زن به خانه می رسید ، کوزه نیمه پر بود.

دو سال تمام ، هر روز زن این کار را انجام می داد و همیشه کوزه ای که ترک داشت ، نیمی از آبش را در راه از دست می داد.

البته کوزۀ سالم و بدون ترک خیلی به خودش می بالید. ولی بیچاره کوزۀ ترک دار از خودش خجالت می کشید .از عیبی که داشت و از این که تنها نیمی از وظیفه ای را که برایش در نظر گرفته بودند ، می توانست انجام دهد.

پس از دوسال سرانجام روزی کوزۀ ترک دار در کنار جویبار به زن گفت: من از خویشتن شرمسارم . زیرا این شکافی که در پهلوی من است ، سبب نشت آب می شود و زمانی که تو به خانه می رسی ، من نیمه پر هستم. پیر زن لبخندی زد وبه کوزۀ ترک دارگفت :

آیا تو به گل هائی که در این سوی راه، یعنی سوئی که تو هستی ، توجه کرده ای ؟ می بینی که در سوی دیگر راه گلی نروئیده است.

من همیشه از کاستی و نقص تو آگاه بودم ، و برای همین در کنار راه تخم گل کاشتم تا هر روز که از جویبار به خانه بر می گردم تو آنها را آب بدهی. دو سال تمام ، من از گل هائی که اینجا روئیده اند چیده ام و خانه ام را با آنها آراسته ام.

اگر تو این ترک را نداشتی ، هرگز این گل ها و زیبائی آنها به خانۀ من راه نمی یافت هر یک از ما عیب ها و کاستی های خود را داریم ولی همین کاستی ها و عیب هاست که زندگی ما را دلپذیر و شیرین می سازد.

 


+نوشته شده در جمعه 13 شهريور 1390برچسب:,ساعت4:52توسط در پی نور | |

چرا خدا جوابم را نمی‏دهد؟! «با بی‏حجابی» باز هم می‏پرسی: چرا خدا جوابم را نمی‏دهد؟!

در این پست بیاناتی از حاج آقا مجتبی تهرانی راجع به این که: "چرا خداوند جواب مرا نمیدهد؟" قرار دادم.امیدوارم بهره کافی را ببرید...

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم، بسم الله الرحمن الرحیم،
و الحمد لله ربّ العالمین و صلّی الله علی محمد و آله الطیبین الطاهرین و لعنۀ الله علی اعدائهم اجمعین.
رُویَ عن الصادق(علیهالسلام) قال: «لَا إِيمَانَ لِمَنْ لَا حَيَاءَ لَهُ».[۱]

مروری بر مباحث گذشته
بحث ما را جع به «حیا» بود. عرض کردم یکی از بزرگترین مشکلات جامعه ما مسأله ترویج بیحیایی در سه رابطه دیداری، گفتاری و رفتاری است. جلسه گذشته بحث ما به تقسیماتی در ارتباط با حیاء رسید. یک تقسیمبندی در ارتباط این بود که انسان -نعوذ بالله- عمل زشتی را در مرئَی، منظر و دیدگاه کسی انجام دهد و حیاء در آنجا به معنای مُنفعِل شدن روح، انکسار روح و شرمندگی درونی است.
اگر عمل زشتی در دیدگاه و منظر غیر انجام شود، یک وقت غیر عبارت است از انسانهایی مثل خود شخص که از آن به «حیاء من الخلق» تعبیر میکنند، در روایت هم داشتیم. قسم دوم؛ آن است که «غیر» به این معنا که در منظر یک انسان دیگر باشد، نیست؛ در مرئی و منظر خود انسان، دیدگاه خود شخص انجام‏دهنده کار باشد که از آن به «حیاء من النفس» تعبیر میکنند. جلسه گذشته روایت اینها را هم به صورت فهرستوار اشاره کردم. حتی جزو محاورات عرفیّه ما هم هست که میگوییم: «خودم از خودم خجالت کشیدم!» این مسأله پیچیدهای نیست.
سوم؛ در دیدگاه غیر است امّا غیر، غیرِ مشهود ظاهری نباشد. یعنی اعمال ما در مرئی و منظر کسی هست که ما او را نمیبینیم. ما در روایاتمان داریم، آیه شریفه را هم مطرح کردم و گفتم کسانی که معتقد به مبدأ و معاد و وحی الهی هستند، ادعای تدیّن و اسلام و ایمان میکنند، باید به این ناظران توجه کرده و از آنها حیاء کنند. صریح قرآن است که برای هر انسانی دو فرشته مأمور است، یکی سمت چپ و یکی سمت راست، ما را میبینند و رؤیت میکنند و به تعبیر ما اینها هستند که اعمال را ثبت و ضبط میکنند، پس عمل زشت در مرئی و منظر آنها قرار میگیرد. یک قسم حیاء، حیاء از آنها است. جلسه گذشته همه را گفتم، آیه را هم خواندم و روایتش را هم خواندم، دیگر تکرار نمیکنم.
حیاء از اولیای خدا:
چهارم؛ مسأله «حیاء من اولیاء الله» است. آخر جلسه گذشته به این قسم اشارهای کردم و ظاهراً یک روایت هم بیشتر نخواندم، ولی از من خواستند که این را بیشتر توضیح دهم. چون از من خواستند وارد میشوم. پنجم؛ «حیاء من الله» است. من همینجور به ترتیب فهرستوار آمدم. «حیاء من الخلق»، «حیاء من النفس»، «حیاء من الملائکه»، «حیاء من الاولیاء».
«
حیاء من اولیاء الله» که ما در معارفمان داریم، هم در آیه شریفه داریم و هم در روایات بسیار داریم که من جلسه گذشته فقط به آن اشاره کردم، بعد هم چند جمله گفتم که همه آنها مضمون روایت بود. ما در قرآن آیهای داریم که در ربط با اعمال است که در جلسه گذشته آن را خواندم. آیه شریفه می‏فرماید: «وَ قُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ سَتُرَدُّونَ إِلى‏ عالِمِ الْغَيْبِ وَ الشَّهادَةِ فَيُنَبِّئُكُمْ بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُون‏»[۲] ترجمه آیه روشن است. خطاب به پیغمبر اکرم است که بگو، البته بگو یعنی به همه بگو، دیگر در اینجا صحبت از مؤمن و منافق و این حرفها نیست، به همه بگو، هرچه میخواهید بکنید، امّا بدانید که به زودی خداوند و پیغمبر و مؤمنین اعمال شما را میبینند. بعد دارد «وَ سَتُرَدُّونَ إِلى‏ عالِمِ الْغَيْبِ وَ الشَّهادَةِ» و به زودی شما به سوی خداوندی برمیگردید که دانای پنهان و آشکار است. «فَيُنَبِّئُكُمْ بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُون» پس به آنچه که انجام دادید، آگاهتان میکند.
من نمیخواهم تفسیر بگویم ولی این را دقّت کنید، من آنچه را که مربوط به بحثم هست میگویم. این آیه شریفه دو بخش دارد؛ یک بخش اوّل و یک بخش دوم دارد. بخش اوّل مربوط به دنیا است، بروید هر کاری میخواهید بکنید بکنید، امّا این را بدانید هم خدا، هم پیغمبر خدا و هم مؤمنین میبینند، این برای دنیا است. بخش دوم مربوط به قیامت است.
اعمالمان هر روز به پیامبر عرضه میشود


ادامه مطلب

+نوشته شده در جمعه 11 شهريور 1390برچسب:,ساعت22:47توسط در پی نور | |