noorany

آموزش قرآن و تربیتی




اى بى نشانه‏ اى كه خدا را نشانه‏ اى


هر سو نشان توست، ولى بى نشانه ‏اى


اى روح پر فتوح كمال و بلوغ و رشد

چون خون عشق در رگ هستى روانه‏ اى

با ياد روى خوب تو مى‏ خندد آفتاب

بر خاك خسته رويش گل را بهانه ‏اى


اى ناتمام قصه شيرين زندگى

تفسير سرخ زندگى جاودانه‏ اى

تصوير شاعرانه در خود گريستن

راز بلند سوختن عارفانه‏ اى


هيهات، خاك پاى تو و بوسه ‏هاى ما؟!

تو آفتاب عشق بلند، آستانه‏ اى


در باور زمانه نگنجد خيال تو

آرى حقيقتى بحقيقت فسانه‏ اى

زهراى پاك اى غم زيباى دلنشين

تو خواندنى‏ ترين غزل عاشقانه ‏اى


+نوشته شده در پنج شنبه 27 بهمن 1390برچسب:,ساعت17:35توسط در پی نور | |

22 بهمن روز حماسه ملی

 

آن که بر ظلم شب شدی پیروز
در زمین و زمان خمینی بود
سال ها رنج و غربت و سختی
می کشیدی به جان خمینی بود
آن که هم افتخار و عزت داد
بر همه شیعیان خمینی بود

+نوشته شده در شنبه 22 بهمن 1390برچسب:,ساعت9:34توسط در پی نور | |

نقاش و نقش

گفتمش نقاش را نقشي بکش از زندگي ...
با قلم نقش حبابي بر لب دريا کشيد

گفتمش چون مي کشي تصوير مردان خدا ...
تک درختي در بيابان يکه و تنها کشيد

گفتمش نامردمان اين زمان را نقش کن ...
عکس يک خنجرزپشت سر پي مولا کشيد


ادامه مطلب

+نوشته شده در شنبه 22 بهمن 1390برچسب:,ساعت15:35توسط در پی نور | |

یاد آن روزی که بهمن گل به بار آورده بود
و آن زمستانی که با خود نوبهار آورده بود
یاد باد آن دل تپیدن های مشتاقان یار
و آن عجب نقشی که آن زیبا نگار آورده بود
منکران گفتند با یک گل نمی گردد بهار
لیک ما دیدیم، یک گل صد بهار آورده بود
در نگاهش جلوه گل بود و با غوغای عشق
در چن هر گوشه ای را صد هزار آورده بود

+نوشته شده در پنج شنبه 22 بهمن 1390برچسب:,ساعت9:5توسط در پی نور | |

نیایش

 

 

ای خدایی که همه دلها به نام تو آغاز می شود و همه عشقها از نگاه تو سرچشمه می گیرد !
ای خدایی که واژه ها را آفریدی و به درختان توفیق دادی که مداد بشوند و به کاغذها همنشینی با شعر ها را عطا فرمودی !
ای خدایی که برای خوشبختی دریاها باران را دمادم فرو فرستادی و به خاطر گل روی خورشید به کوه ها گفتی هرگز راه نروند ! یک روز دروازه های ابدیت را به روی من باز کن . بگذار دمی در کوچه های بهشت بیاسایم !
ای خدایی که سراغت را از شمعها می توان گرفت و ستاره ها به شوق تو می درخشند !
ای خدایی که همه آلاله ها تو را می خوانند و همه جاده ها دوست دارند به تو ختم شوند ! روح 
مرا مثل پر پروانه ها زیبا کن و مرا در میان گرگهای نفس و گناه تنها مگذار !
ای خدایی که از تمام باغها زیباتری و زیبایی آفرینه ها را دوست داری !
ای خدایی که گلها را همسایه دائمی من قرار دادی تا روزهای خوشبوی ازل را فراموش نکنم !
ای خدایی که هر روز و هر شب پشت پلکهایم می آیی و چشمهایم را با خود به ملکوت میبری !

دلم را مالامال از عشق آینه ها کن و ابرهای مسافر را به سوی باغچه ام بفرست !


+نوشته شده در پنج شنبه 22 بهمن 1390برچسب:,ساعت20:55توسط در پی نور | |



اهل جهان مست تولا شويد
از دل و جان عاشق و شيدا شويد

که جلوه اي ز حي سرمد آمد
مژده عزيزان که محمد آمد

شکر خدا آمده ختم رسل
رسيده ناجي جهان عقل کل

خلق شده نه فلک از برايش
جان جهانيان بود فدايش

تمام عالم شده مست رويش
فلک شده بسته به تار مويش

ماه بود جلوه ي رخسار او
خدا بود محو و خريدار او

کيست مگر اين گل نيکو سرشت؟
که شد زمين با قدم او بهشت

+نوشته شده در دو شنبه 17 بهمن 1390برچسب:,ساعت17:31توسط در پی نور | |




آن شب آسمان مکّه ستاره باران شده بود و ساکنان عرش ملکوت برای تحویل دادن امانت خود به زمین آمده بودند.

در همان زمان کنگره های کاخ کسری فرو ریخت و آتشکده های فارس به خاموشی گرائید

و پی آمد این تولد شیاطین و طاغوت ها گریختند
و بت های جاهلی یکی پس از دیگری سقوط کردند.

نور ایمان به سراسر دنیا تابید و پیام اسلام در قلب ها نفوذ کرد و بشر از چنگال ظلم و جهل، نجات یافت.

+نوشته شده در دو شنبه 17 بهمن 1390برچسب:,ساعت14:53توسط در پی نور | |

یا علی موسی الرضا

یه قنوتت کافیه تا ...

گره ی کار شیعه واشه

آقا برام امشب دعا کن

دوباره روزیم کربلا شه

+نوشته شده در جمعه 14 بهمن 1390برچسب:,ساعت17:59توسط در پی نور | |

lafzan com emam khomeini اس ام اس دهه فجر ۹۰

دهه فجر ، خوش آمدی که با مقدمت ، عطرآزادی به جای بوی باروت در فضای‏ میهن اسلامی‏مان پیچید. قفس‏ها شکسته شد و نفس‏ها از زندان سینه ‏ها رهایی یافت. دهه فجرمبارک

+نوشته شده در پنج شنبه 13 بهمن 1390برچسب:,ساعت23:16توسط در پی نور | |

مولای غایب غریبم! سرسلامت باد ما را در غم بابای شهیدت پذیرا باش؛ ای غمگین‏ترین شیعه در عصر غیبت!

+نوشته شده در چهار شنبه 12 بهمن 1390برچسب:,ساعت17:27توسط در پی نور | |

امام عسكري

شهادت ، عشق است. فرزند غایبش را سر سلامت بگویید و باران اشکتان را در بی‏شکیبی انتظار، بهانه سازید!

+نوشته شده در چهار شنبه 12 بهمن 1390برچسب:,ساعت15:0توسط در پی نور | |

شب های دراز بی عبادت چه کنم
طبعم به گناه کرده عادت چه کنم
گویند کریم است و گنه می بخشد
گیرم که ببخشد ز خجالت چه کنم

+نوشته شده در شنبه 8 بهمن 1390برچسب:,ساعت18:18توسط در پی نور | |

الا یا ایها المهدى ، مدام الوصل ناولها

که در دوران هجرانت بسى افتاد مشکلها
چو نور مهر تو تابید در دلهاى مشتاقان

ز خود آهنگ حق کردند و بربستند محملها

+نوشته شده در دو شنبه 3 بهمن 1390برچسب:,ساعت21:47توسط در پی نور | |

یا ضامن آهو
تو بـر زخـم دلـم باریده اى باران رحمت را / تو را مـن مـیشناسم، مـنبع پاک کـرامت را
از آن روزى کـه حلقه بر ضریحت بست دستانم / دلم شـیدا شد و دادم ز کـف دامـان طاقت را . . .
شهادت امام رضا (ع) تسلیت باد

+نوشته شده در دو شنبه 3 بهمن 1390برچسب:,ساعت18:32توسط در پی نور | |

اقتـضای طبیـعت

هندویی عقربی را دید که در آب برای نجات خویش دست و پا میزند ...
هندو به قصد کمک دستش را به طرف عقرب دراز کرد اما عقرب تلاش کرد تا نیشش بزند !
با این وجود مرد هنوز تلاش میکرد تا عقرب را از آب بیرون بیاورد اما عقرب دوباره سعی کرد او را نیش بزند !
مردی در آن نزدیکی به او گفت : چرا از نجات عقربی که مدام نیش میزند دست نمیکشی ؟!
هندو گفت : عقرب به اقتضای طبیعتش نیش میزند. طبیعت عقرب نیش زدن است و طبیعت من عشق ورزیدن ...
چرا باید از طبیعت خود که عشق ورزیدن است فقط به علت این که طبیعت عقرب نیش زدن است دست بکشم ؟!
هیچگاه از عشق ورزیدن دست نکش همیشه خوب باش حتی اگر اطرافیانت نیشت بزنند ...

+نوشته شده در دو شنبه 17 بهمن 1390برچسب:,ساعت12:30توسط در پی نور | |

 

خدایا مرا ببخش به خاطر تمام درهایی که کوبیدم وخانه تو نبود

+نوشته شده در یک شنبه 2 بهمن 1390برچسب:,ساعت20:5توسط در پی نور | |




سلام، غریب‏ تر از هر غریب!

سلام، آشنایِ غریب، مهربانِ غریب، بزرگ زاده غریب!
سلام، مزار بی‏ چراغ، تربت بی‏ زائر، بهشت گمشده!

سلام، آتشفشان صبر، چشمان معصوم،
بازوان مظلوم، زبان ستمدیده!

سلام، سینه شعله ‏ور، جگر سوخته،
پیکر تیرباران شده!

سلام، امام غریب من!
آمده‏ ام؛ با تمام دلم، با قدم‏ های احساسم،
با حضور هر چه تمام ارادتم.

آمده‏ ام؛ تا فانوس‏های روشن اشک‏هایم را،
بر مزار بی‏ چراغت، بیاویزم!

آمده ‏ام؛ تا شریک غربت بی ‏نهایتت باشم.
آمده‏ ام کبوترانه آمده ‏ام تا از دستان مهربانت،
آب و دانه بدهی!

آمده‏ ام؛ با دسته دسته یا کریم‏ های اخلاص و محبّت،
تا شاید لحظه‏ای در گنبد نگاه مهربانت، پناه گیرم.

ای کریم اهل بیت!
حالا این من و این وسعت بی‏حدّ و مرزِ لطف تو.
این دلِ کوچک من و این عنایت بزرگ تو.

این گدای غریب و این هم، سلطان غریب؛
بزم غریبانه ‏مان جور است.
تو غریب، من هم غریب

امّا ... نه! غربت من کجا و غریبی تو کجا!
آخر شما، غربتت را هم از پدر به ارث برده ‏ای و هم از مادر

مولای من!
چگونه می‏شود زینت شانه‏ های پیامبر باشی،
خون علی و فاطمه در رگ‏هایت جاری باشد،
سید جوانان اهل بهشت باشی و آن وقت،
این روزگار نامرد، دل به عشقت نسپارد.

امام مظلوم من!
چند بار از پشت، خنجر خورده ‏ای؟!
چند بار نیش سوزناک خیانت را چشیده ‏ای؟!
چند بار ...؟

انگار قصّه غربت شما پایان ندارد! آقا!
زهری که بر جگرت نشست، تنها زهر جعده نبود؛
زهر بدعتی بود که مسیر عشق را عوض کرد.

وقتی که دل به این بدعت بسپرند،
عجیب نیست این‏که حتی
در کنار همسفر زندگیت، غریب باشی!

یا کریم اهل‏بیت!
تو بزرگ‏تر از آن بودی
که در ذهن کوچک بشر بگنجی.



+نوشته شده در یک شنبه 2 بهمن 1390برچسب:,ساعت12:42توسط در پی نور | |

اى دل خون شده! ایّام عزاى حسن ست

 كز ثَرى تا به ثریّا همه بیت الحزن ست

پیرهن چاك زنم در غم آن گوهر پاك

 گز غمش چاك ملك را به فلك پیرهن ست

+نوشته شده در شنبه 1 بهمن 1390برچسب:,ساعت20:49توسط در پی نور | |


 

در شب رحلت خاتم انبیا، محمد مصطفی (ص) فرشتگان عرش می گریند.

 

عاشقانش با چشمانی اشک آلود، مرثیه غم می سرایند.

ما نیز در شب رحلت آسمانی اش در سوگ می نشینیم

+نوشته شده در شنبه 1 بهمن 1390برچسب:,ساعت20:39توسط در پی نور | |

غفلت از یار گرفتار شدن هم دارد … از شما دور شدن خار شدن هم دارد

عیب از ماست که از دیدنتان محرومیم … چشمِ بیمار شده ، تار شدن هم دارد

مهدیا لطف نما دردِ مرا درمان کن … غمِ هجرانِ تو بیمار شدن هم دارد


+نوشته شده در جمعه 13 بهمن 1390برچسب:,ساعت9:27توسط در پی نور | |

//Ashoora.ir|Faraj Begins

+نوشته شده در جمعه 15 بهمن 1390برچسب:,ساعت10:26توسط در پی نور | |

ای خون خدا

چه دکانها که بنام تو باز نشد

چه شهرتها که بنام تو

چه ثروتها که بنام تو

چه جیب ها که بنام تو…….و تو به همه دادی آنچه را می خواستند

ولی حسین جان

کسی در این باب خودت … نیندیشید… که… خون خدا حرمت دارد

 و نمی توان با آن معامله گری کرد


+نوشته شده در جمعه 13 بهمن 1390برچسب:,ساعت16:26توسط در پی نور | |

شادی تو شادی من
و غم تو غم من می بود
اگر ….
می فهمیدم
خدایمان یکیست
مدبرمان یکیست
مدیرمان یکیست


+نوشته شده در جمعه 6 بهمن 1390برچسب:,ساعت15:25توسط در پی نور | |

تمام جهان در خدمت توست ، تسلیم توست

تا تو در خدمت خدا باشی … تسلیم خدا باشی

هر چه بیشتر تسلیم خدا باشی

جهان و جهانیان بیشتر در تسلیمت خواهند بود

…. این یک رابطه خدشه ناپذیر است

+نوشته شده در جمعه 5 بهمن 1390برچسب:,ساعت16:24توسط در پی نور | |

اگر خدا بهت فرمود که لیاقت شهادت را نداری 

 

 بگو : مگر آنچه را که تا بحال به من داده ای لیاقتش را داشته ام!

 کدام نعمت تو را من لیاقت داشته ام که این یکی را داشته باشم؟!

  مگر تو تا بحال در بذل نعمت هایت به لیاقت من نگاه می کردی؟!

+نوشته شده در جمعه 6 بهمن 1390برچسب:,ساعت17:23توسط در پی نور | |

إِنَّمَا التَّوْبَةُ عَلَى اللَّهِ لِلَّذینَ یَعْمَلُونَ السُّوءَ بِجَهالَةٍ ثُمَّ یَتُوبُونَ مِنْ قَریبٍ فَأُولئِکَ یَتُوبُ اللَّهُ عَلَیْهِمْ وَ کانَ اللَّهُ عَلیماً حَکیماً ( نساء ـ ۱۷)

ترجمه : توبه، نزد خداوند ، تنها براى کسانى است که از روى نادانى مرتکب گناه میشوند، سپس به زودى توبه می‏کنند اینانند که خدا توبه‏شان را میپذیرد، و خداوند داناى حکیم است‏.

+نوشته شده در جمعه 2 بهمن 1390برچسب:,ساعت16:22توسط در پی نور | |


بشنو ازچادرکه درتوصیف زن

  تاروپودش باتومیگویدسخن

 

  تاروپودم راشرافت بافته

 

تاشرافت رابه عصمت بافته



ادامه مطلب

+نوشته شده در جمعه 3 بهمن 1390برچسب:,ساعت9:21توسط در پی نور | |